+پـــاییز است ...

پاییز است و پاییز همیشه ی خــــــــدا بهانه ای است

برای دلتنگــی !

 نه که دلت تنگ کسی باشد ... نه !

اصلا حرف من مفهومی زمینی ندارد 

دلت باید اندکی هوایی باشد فقط 

همـان اندازه که اسمان دلهره باران را در پاییز

لحظه به لحظه به انتظار نشستهــ !

دلت باید دلهره داشته باشد برای پاییز ...

برای ثانیه هایی سرد که لابه لای

نفس های داغ گم میشوند !

پاییز زیباست !

پاییز با همهـ دلگرفتگی هایش زیباست !

انقدر که تمام دلهره هایت را جمع کنی 

قهوه ای شیرین در فنجانی کوچکــــ در دست بگیری 

پای پنجره ای رو بهـ افق بشینی 

رو بهـــ آسمـان 

روبهـ خدا 

و تمام دلهره هایت را در نگاهت بگنجانی

و زیر لب خاطرات را مرور کنی !

خاطرات پاییز قبل شاید ...

شاید همــ باید پاییز بعد را به تصویر بکشی ...

پاییز بعد ...

کجا خواهم بود ؟!

چه حالی دارم ؟!

کلا پاییز همه حالی دارد 

میتوانی شادی کنی قدر همراهی 

و میتوانی غمگین باشی قدر تنهایی 

اما پاییز بعد ...

حتما رفتهـــ ام ! 

باید بروم ....

پاییز بعد باید برم و جا بگذارم تمام دلهره هارا

پشت قاب پنجره ای که هیچوقت نداشتم 

و همیشه در خیال پشتش نشسته ام و 

قهوه نوشیده ام و 

دلهره هایم را زیر لب با خدای خودم مرور کردم ! 

پاییز بعدی را در شهری دیگر اغاز خواهم کرد ! 

این . اینروز ها بزرگترین آرمــان من است !

نوشته شده در  برچسب:پاییز , ابان , ,ساعت   توسط B.M 
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد